هیچ پارامتر یا معیار واحدی وجود ندارد که برتری و ارزشمندی یک سهم را نسبت به سهام دیگر نشان دهد. بنابراین تحلیلگران با در نظر گرفتن قتصاد کلان داخلی و خارجی، بررسی وضعیت کلی بازار و رصد جریان نقدینگی و پول هوشمند، یک یا چند صنعت را انتخاب میکنند و از بین سهام این صنایع، سهامی که از نظر بنیادی و تکنیکالی مستعد رشد هستند را در سبد سرمایهگذاری خود قرار میدهند.
اما بهطور کلی، فاکتورها و نسبتهایی وجود دارند که تحلیلگران برای ورود به سهام، آنها را بررسی کرده و با توجه به این بررسیها، در مورد سهم مورد نظر تصمیمگیری میکنند.
نسبت P/E سهم
نسبت P/E یا نسبت قیمت بر سود هر سهم، یکی از مهمترین نسبتهای مالی است که نشاندهنده میزان ارزندگی یک سهم برای سرمایهگذاران است. این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذاران حاضرند چه مبلغی را برای بهدست آوردن یک ریال از سود شرکت بپردازد؟
اکثر تحلیلگران، پایین بودن مقدار p/e را معیار ارزشمند بودن یک سهم میدانند اما این نسبت، بهتنهایی قابل اتکا نیست. بنابراین برای درک درست و عمیق این نسبت، بهتر است فاکتورهای دیگری مانند نرخ رشد سود شرکت هم بررسی شود و مقدار p/e سهم را با شرکتهای دیگری که در آن صنعت فعال هستند، مقایسه کنیم. این کار کمک میکند تا ارزیابی درستتری از شرکت داشته باشیم و شرکتهای جامانده هر گروه را راحتتر پیدا و بررسی کنیم.
نسبت P/B سهم
نسبت P/B نسبت قیمت به ارزش دفتری هر سهم است. این نسبت، از تقسیم قیمت هر سهم (Price) بر ارزش دفتری آن (Book Value) بهدست میآید. برای محاسبه ارزش دفتری هر سهم، باید کل ارزش دفتری شرکت مورد نظر را بر تعداد برگه سهام شرکت تقسیم کنیم.
اگر نسبت B/P برابر با یک باشد، میگوییم ارزش بازار سهم با ارزش دفتری آن برابر است.
اگر نسبت B/P بیشتر از یک باشد، این امکان وجود دارد که سهم مورد نظر، بیشتر از ارزش دفتری خود ارزشگذاری شده باشد و اگر نسبت B/P کمتر از یک باشد، این امکان وجود دارد که سهم مورد نظر، کمتر از ارزش دفتری خود ارزشگذاری شده باشد.
بنابراین پایین بودن این نسبت، فاکتور مثبتی محسوب میشود؛ زیرا نشان میدهد این امکان وجود دارد که سهم، پایینتر از ارزش دفتری خود ارزشگذاری شده باشد. بنابراین فرصت خوبی برای سرمایهگذاری خواهد بود اما توجه داشته باشید که این نسبت هم، بهتنهایی نمیتواند نشاندهنده ارزندگی یک سهم باشد.
از طرفی، داراییهای نامشهود شرکت بهراحتی قابل ارزشگذاری نیستند. مثلاً فرض کنید یک شرکت داروسازی را بررسی میکنیم. برند شرکت مورد نظر، فرمولاسیون داروهای تولیدشده در شرکت، تخصص داروسازان و مجوزهای شرکت هم دارای ارزشی است ولی ارزش این داراییهای نامشهود، بهراحتی قابل محاسبه و ثبت دفتری نیستند.
بنابراین بهتر است نسبت P/B هم در کنار فاکتورهای دیگری مانند روند صنعتی که شرکت در آن فعال است، پتانسیل رشد درآمدهای شرکت، شرایط بدهیها و... بررسی شود.
نسبت P/S سهم
میدانیم یکی از عوامل موثر در رشد شرکتهای تولیدی، افزایش مقدار فروش شرکت است. بنابراین نسبت p/s یا نسبت قیمت (price) به فروش شرکت (sale)، یکی از نسبتهای مهم و کاربردی در تحلیل شرکتهای تولیدی است. این نسبت نشان میدهد که رشد قیمت سهم، بهدلیل رشد فروش و پیشرفت بنیاد شرکت بوده یا صرفاً یک سفتهبازی است.
قابلیت نقدشوندگی سهم
یکی از فاکتورهایی که در شناسایی سهام ارزشمند بررسی میشود، قابلیت نقدشوندگی سهام در بازار است. قابلیت نقدشوندگی بالای یک سهم، به این معناست که هر زمان سرمایهگذار اراده کند، این امکان وجود داشته باشد که سهم مورد نظر را بفروشد و نقد کند.
توجه داشته باشید که هرچه ارزش و حجم معاملات روزانه یک سهم بالاتر باشد، سهامداران عمده و بازارگردانان بهتری داشته باشد و درگیر صف خرید و فروش کمتری شود، نقدشوندگی بالاتری هم خواهد داشت.
نسبت PEG
نسبت PEG، از تقسیم قیمت به سود هر سهم به نرخ رشد سالانه درآمد، بهدست میآید و ابزاری برای شناسایی سهام در حال رشد است. در این نسبت، Price، قیمت هر سهم، EPS، سود هر سهم و EPS Growth نرخ رشد سالانه درآمد است. تحلیلگران معمولاً پس از اینکه به کمک نسبت E/P، سهمی را انتخاب کردند، نسبت PEG را هم بررسی میکنند تا از ارزندگی ذاتی و آینده روشن سهم مطمئن شوند.
بعضی از تحلیلگران معتقدند که اگر نسبت PEG برابر با یک باشد، قیمتگذاری سهم منصفانه است و نسبت E/P سهم با نرخ رشد سالانه برآوردی، برابر شدهاست.
اگر نسبت PEG عددی کمتر از یک باشد، نشان میدهد که سهم مورد نظر ارزنده است و با توجه به سود مورد انتظار آینده، پایینتر از ارزش واقعی خود، ارزشگذاری شده و معامله میشود.
اگر نسبت PEG عددی بیشتر از یک باشد، نشاندهنده این است که سهم مورد نظر ارزنده نیست و با توجه به سود مورد انتظار آینده، بالاتر از ارزش ذاتی خود، ارزشگذاری شده و معامله میشود.
اما توجه داشته باشید که این تحلیلها نمیتواند تحلیلی قطعی برای تمام سهام و صنایع باشد و نمیتوان بهراحتی گفت که چه عددی از نسبت PEG میتواند بیشارزشگذاری و کمارزشگذاری یک سهم را مشخص کند، زیرا تفسیر این نسبت، در سهام مختلف، با توجه به صنعتی که در آن فعال هستند و فاکتورهای اقتصاد کلان کشور متفاوت است.
DPS (سود تقسیمی) شرکت
DPS یا سود تقسیمی هر سهم، آن بخش از سود نقدی شرکت است که در مجمع عمومی سالانه و توسط هیئتمدیره به تصویب میرسد. آنها تصمیم میگیرند که چه بخشی از سود ساختهشده توسط شرکت، در بین سهامداران تقسیم شود و چه بخشی از آن، در شرکت باقی بماند.
شرکتهای مختلف با توجه به اهداف و سیاستهای خود، رویکردهای متفاوتی در مورد سود تقسیمی سالانه دارند. سیاستگذاری بعضی از شرکتها بر این اساس است که با تقسیم سود بیشتر، رضایت سهامداران خود را جلب کنند. و بعضی دیگر، ترجیح میدهند درصد کمتری از سود بهدستآمده را بهعنوان dps تقسیم کنند و بخش عمده این سود را در مسیر توسعه و پیشرفت بلندمدت شرکت هزینه خواهند کرد.
بنابراین نمیتوان گفت که لزوماً DPS بالا برای یک سرمایهگذار جذاب است یا DPS پایین؛ زیرا این موضوع، به هدف و افق سرمایهگذاری هر فرد بستگی دارد. برای سرمایهگذارانی که با هدف دریافت سود سالانه، سهمی را میخرند، DPS بالا جذابیت بیشتری خواهد داشت اما بعضی از سرمایهگذاران که با دید بلندمدتتری سهمی را خریداری میکنند، موارد دیگری مانند طرحهای توسعه و آینده بلندمدت شرکت را در نظر میگیرند و ترجیح میدهند که بخش زیادی از سود ساختهشده، صرف پیشرفت و توسعه شرکت شود.
جریان نقدی آزاد شرکت (CFC)
جریان نقدی آزاد (Free Cash Flow)، وجه نقدی است که پس از کسر کردن هزینههای عملیاتی و سرمایهای، در شرکت باقی میماند و متعلق به تمام سهامداران شرکت است.
بعضی از تحلیلگران، توجه بیشتری به سود شرکتها دارند و با استفاده از سود ساختهشده شرکت، عملکرد آن را بررسی میکنند. اما بعضی دیگر، معتقدند که با بررسی جریان نقدی آزاد یک شرکت، بهتر میتوان عملکرد آن شرکت را تحلیل و درک کرد، زیرا با بررسی cfc، میتوان تخمین زد که
▪️ آیا شرکت وجه نقد کافی برای پرداخت سود به سهامداران خود دارد؟
▪️ آیا شرکت این توانایی را دارد که سهام خود را بخرد (بازخرید کند)؟
▪️ آیا شرکت برای توسعه و پیشرفت، وجه نقد کافی در اختیار دارد؟
توجه داشته باشید که تمام پارامترهایی که در مورد آنها صحبت شد، نقش مهمی در شناسایی و انتخاب یک سهم ارزنده دارند. بنابراین اگر در بررسی یک سهم، همزمان چند مورد از فاکتورهای بالا مثبت ارزیابی شوند، میتوان گفت این امکان وجود دارد که سهم مورد نظر، جذاب و مستعد رشد باشد.